اینروزا که میام سرکار حس قشنگی داره ، برای من حس تازه ست . گاهی وقتها شیطون گولم میزنه که بیقرار باشم . صبر حس قشنگی وقتی میدونی خدا ته همه ی ماجراها و اتفاقات باهاته .
زندگی شاید یه داستانه با پایان باز که هیچوقت نمیشه آخرش رو حدس زد .
مسیری که هر روز صبح میام یه زمانی انقدر دوسش داشتم و هر موقع میومدم دلم باز میشد . خدایا شکرت چجوری باید تشکر کنم واقعا ازت .
کاش بتونم دوباره رژیم بگیرم اصلا از این وضعیت راضی نیستم ، دوسش ندارم .
منو درگیرایی ذهنم...برچسب : نویسنده : zirederakhtealbalo96 بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 13:46